بهترین دو راهی عالم اونجاست که میرسی به یه خیابون…
که زده سمت راست حرم حضرت ابولفضل عباس(ع) …سمت چپ حرم آقا امام حسین(ع)
اسلام علیک یا اباعبدلله
بهترین دو راهی عالم اونجاست که میرسی به یه خیابون…
که زده سمت راست حرم حضرت ابولفضل عباس(ع) …سمت چپ حرم آقا امام حسین(ع)
اسلام علیک یا اباعبدلله
فِتاده در دل تنگم هوای چون تو شَهی
هوا هوای حسین و هوای در به دری..
السلام علیک یا اباعبدالله -الحسین علیه السلام-
کلُ قطرةِ دَمٍ بِشرَیانی
تِهتفُ بِاسمِکَ یا حُسین…
هر قطره خون در رگ های من تو را صدا می زند یا حسین…..
هر کس به مُحَرَّم تو مَحْرَم بشود
از شدت غصه قامتش خم بشود
آماده کنید سینه و سر ها را
بیست وهشت روز مانده محرم بشود
یا رحمة الله الواسعه،
دلتنگ کرببلاییم
بَهای عِشق «جان» است گاهی ذَره ذرِه، گاهی یکجا
کاش کِنار شِش گوشه اَت باشَد، آنهَم یکجا جان دادَن مَن
خـــــدایـــــا ممــنـونــــتم
کــه بــــه مــن حسیــــن دادی
ای منتظر اجابت من بر دعای تو
دل برده از تمامی خلقم صدای تو
من خالق تو هستم و تو عبد پاک باز
تو کشته ی من استی و من خونبهای تو
از لحظه ای که دست زهستی کشیده ای
ما گشته ای و در بغل ماست جای تو
هر جا جای توست تجلاّی حسن ماست
هر دل که جای ماست بود کربلای تو
گودال قتلگاه تو بزم وصال ماست
لبخند ماست در دهن زخم های تو
تو تشنه ی وصال من استی! فرات چیست؟
دریاست تشنه کام لب جان فزای تو
از چشمه های زخم تو جاری است خون ما
در دست ماست تا صف محشر لوای تو
تو فخر می کنی که مرا بنده ای حسین
من دارم افتخار که هستم خدای تو
در موج خون دوباره مناجات کن حسین
تا بشنوم دوباره صدای دعای تو
باشد به یک زیارت تو صد هزار حج
ای صد هزار مروه صفا در صفای تو
تو هست خویش در ره من دادی ای حسین
من نیز هست خویش بریزم به پای تو
بانگ انالغریب تو اتما حجّت است
تو نیستی غریب منم آشنای تو
تو بر فراز نیزه ببر نام من به لب
من بر سریر عرش بخوانم ثنای تو
سوز تو را به سینه ی «میثم» نهاده ایم
گرم است با شراره ی شعرش عزای تو
بـــــه سیــنــه هـــرکــه تـمـنـای کــربـلا دارد
هـمـیـشه در دل خـــود روضـه ای به پا دارد
کــسی کــه عــشق تــو دارد دگـر چه کم دارد
بــــدون عــــشق تـــو عـــالم کــجـا بــها دارد
صلی الله علیک یا ابا عبدالله . . .
با دلی زار و ســـــــینه ای بی تابــــــــــ.. الســــلام عـــلــیــکـــــــــــ یا ارباب..
گفتم که خوش به حال حرم رفته ها و کاش…
من هم شوم یکی ز همین خوش به حال ها…
اللهم الرزقنا…
لبخند خـــدا بسته به لبخند حسین است
پس باش پی آنچه که خوشایند حسین است
تعریف من از عشق همان بود که گفتم
در بند کسی باش که در بند حسین است
قصه عشق از آن روز آغاز شد
که خــــدا
مـــهر یه شش گوشه
در دلـــــم انداخت
دوست دارم از عشقت سر به بیابان بنهم …
آن
بیابانی
که مسیرش از نجف تا کـربـلاست….
السلام علی الحسین…
حسین جان….
از “همه “دست کشیدم که تو باشی “همه ام"…
با تو بودن ز “همه” دست کشیدن دارد…
لبیک یاحسین(ع)…
کاش روزی فــرا رســد کــه بــه جــرم جــنــون عــشــق ،
مــا را بـه کربــلـای تــو تــبــعــیــد کـنــنــد. ..